خاطرات و نوشته های بو دار عمو خاردار

دست نوشته های یک عمو خاردار...

خاطرات و نوشته های بو دار عمو خاردار

دست نوشته های یک عمو خاردار...

عشق و عاشقی در روستا

سلام................................................خوبید؟..؟......منم خوبم ممنون.........میدونی..چند وقته هی می خوام بنویسم...ولی هی حس نوشتنم نمی آد ..هی می اومدمم بنویسم..هی نمی نوشتم...نمیدونم می گیرید چی میگم یا نه..وایسا یه مثال بزنم براتون جا بیفته.....مثلا دسشویی نداری ولی بری دسشویی..خب فایده نداری..حالا هی رنگ عوض کن...هی دستاتو بذار دو ور شکمت فشار بده (من میگم نره تو میگی بدوش)...خب فایده نداره...اصرار بی خودی میکنی دیگه عزیزم..حالا نه اینکه این نوشتن من دقیقا مثل اون دس به ابه باشه ها...ای بابا این فقط یه مثال بود که براتون جا بیفته ...اخه این با اون خیلی فرق داره...چه فرقی؟..تو نمیدونی؟باشه میگم..مثلا اینکه اینجا هرچیم سر و صدا کنی بت حق میدن...الکیم که شده بت حق میدن ..حقم که بت ندن حداقلش اینه که بهت نمیخندن..اینجا هرچی گندم که بزنی خیلی گندش در نمیاد..یعنی اینکه بوی گندش طوری نیست که بخواد گند بالا بیاره و...وایسا ببینم.. هو نوشته های من فضولات نیست که اینجوری مقایسه میکنید که..خودم گفتم؟..خوب گفته باشم..من مثال زذم که براتون جا بیفته نه ایکه به نوشته هام بگید فضولات که...
خلاصه اینکه چندی است نوشتنم نمی اید...ولی باید آپ میکردمی...ولی اخه وقتی نوشتنم نمیاد چیجوری آپ می کردمی اخه؟..از این روست که به فکر افتادمی که همی به غیر از نوشته ها و جفندیات شعر همی در این وبلاگ بگذارمی...این ۸تا دو بیتی همی از دوست خوب شاعرمی محمد بابامیری می باشدی نقطه..

عشق و عاشقی در روستا...(بخوانید و لذت ببرید ولی اسراف نکنید..)

نمی دونم کدوما هست بهتر

طلا یا ماه بانو یا که اختر

خدایا قسمتی کن مال من شه

یکی از دخترای مش غضنفر!

***

سحر میرم برای آبیاری

غروب میشه میام گرد و غباری

ننه! این زندگی شد آخه؟پس کی

میریم با رختای نو خواستگاری؟

***

سلام مشتی به خلق صبح و شومت

فدای رنگ اون بقچه حمومت

می خوام بلکه سرو سامون بگیرم

اگه رخصت بدی باشم غولومت

***

خدا! از غصه هام یکدونه کم شد

تو کشتی پشت قاسم بیک خم شد

توی زور آزمایی بردم آخ جون!

گلی مش رجب مال خودم شد

***

خونه ی مش رجب بله برونه

چه غوغایی میون اندرونه

جوونای دهات گریون و تنها

کریم کبکش خروس داره می خونه

***

سبیل صاف و زلف تاب داده

جاهاز و مطرب و یک جشن ساده

نمیشه باورم مثل یه رویاس

گلی روی الاغ و من پیاده

***

بزن مطرب بزن تا شب سحر شه

الهی از همه دفع نظر شه

توی کیسه م پر از گردو و پسته س

ننم میگه بخور بچه ت پسر شه!!!

***

چشام خون و دلم پر سوز و آهه

آخه تا شهر، ده فرسنگ راهه

خرابه ماشین مشتی بهادر

گلی جون درد داره پا به ماهه!
نظرات 1 + ارسال نظر
مرضیه جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:34 ق.ظ

سلام جوووووووووووون


کلی خندیدم



بوس بوس عموی گلم


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد