-
سفر نامه شمال CD ۲
پنجشنبه 7 شهریورماه سال 1387 00:59
سلام..خیلی وقته آپ نشدم نه ؟...اینجا هم که تا آپ نشی هیشکی بهت محل نمی ذاره...بگذریم ... خوب هستید که؟... منم بد نیستم سلام می رسونم... با کلی تاخییر اینم قسمت دوم سفرنامه شمال: انچه گذشت:ما به یه بدبختی رسیدیم رامسر...ادامه ماجرا:...بعد از این اتفاقات خلاصه نزدیکای بعد از ظهر بود که رسیدیم رامسر از اونجا مستقیم رفتیم...
-
سفر نامه شمال CD 1
سهشنبه 11 تیرماه سال 1387 10:47
سلام ...حال شما ؟...خوب هستین؟...بله؟...نه؟...واچرا ؟...چیزی شده؟...اگه چیزی شده به من بگید من طاقت شنیدنشو دارم ...تو رو خدا چی شده؟...چی؟...اااا...نه بابا ...خب بابا ترسیدم ...گفتم چی شده حالا...خب زنگ بزنید تخلیه چاه بیاد...اخخ چه بویی هم داره ..ایشش...خب حالا بگذریم ...چی ؟...نگذریم؟... اخه چرا؟...اهان شماره تخلیه...
-
پیش سفر نامه
دوشنبه 10 تیرماه سال 1387 23:54
سلام..خیلی وقته آپ نشدم نه ؟...اینجا هم که تا آپ نشی هیشکی بهت محل نمی ذاره...بگذریم ... خوب هستید که؟... منم بد نیستم سلام می رسونم...فقط یه ذره خستم ...راستش این یکی دو روزی که نبودم جای همتون خالی با علیرضا رفته بودیم شمال...رامسر...عجب مسافرتی بودها...پدرمون در اومد ...نه خیر چی چی و پدرمون در اومد خیلی هم خوش...
-
سکوت(هیسسس)
چهارشنبه 22 خردادماه سال 1387 10:56
سلام...دیدی وقتی یکی سکوت میکنه چقدر قشنگ تر از وقتیه که حرف میزنه؟...دیدی وقتی یکی خیلی ناراحته می خوای باهاش سر حرف باز کنی یه حرف میزنی ولی سکوت میکنه گاهی هم یه قطره اشک از گوشه چشمش سرازیر میشه ادام احساس هم دردیه بیشتری باش میکنه ...دیدی وقتی به یکی پشتر سر هم فش میدی ولی سکوت میکنه ادم چه اتیشی میگیره؟...تا...
-
تولدم مبارک
دوشنبه 20 خردادماه سال 1387 08:20
واقعا که ...اصلا انگار نه انگار که مثلا تولدمه...دلم خوشه این همه دوس دارم مثلا..واقعا میبینی دریغ از یه تبریک خشک و خالی..چقدر وایسادم که تولدم بشه.. من برا هیشکی مهم نیستم..هیشکی منو دوس نداره...اصن حالا که اینجوری شد دیگه با هیچ کدومشون حرف نمیزنم..دیگه جوابشونو نمیدم..دیگه اصن خونه هم نمیرم..میرم میشم دختر...
-
تولد نامه 2
یکشنبه 19 خردادماه سال 1387 13:50
قسمت دوم تولد نامه: امروز مامانم هی منو می چرخوند و کج و راستم می کرد که:" بگو مامان". لجم گرفت اما چون بابا گفته بود حرفی نزدم اما ول کن نبود. اومدم بگم:" بابا دست از سرم بر دار" اما همین که کلمه اول رو گفتم عین برق گرفته ها پرید پیش مامانم و گفت:" میگه بابا. میگه بابا". تا اومدم لیوان آب رو چپه کنم رو فرش مامان...
-
تولد نامه
جمعه 17 خردادماه سال 1387 20:29
و من آمدم...من از راه آمدم...من مصمم آمدم......من بی اسب آمدم..من پیاده آمدم...من با اشک آمدم..من لخت آمدم ...من به دنیا آمدم سلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــام بچه هـــــــــا ...خوبیـــــــــــــــــــــــــــد بچه هـــــــــــــــــــا؟....ببینید کی اومده بچه...
-
عشق و عاشقی در روستا
جمعه 17 خردادماه سال 1387 07:34
سلام................................................خوبید؟..؟......منم خوبم ممنون.........میدونی..چند وقته هی می خوام بنویسم...ولی هی حس نوشتنم نمی آد ..هی می اومدمم بنویسم..هی نمی نوشتم...نمیدونم می گیرید چی میگم یا نه..وایسا یه مثال بزنم براتون جا بیفته.....مثلا دسشویی نداری ولی بری دسشویی..خب فایده نداری..حالا هی...
-
زیپ شلوار نامه؟!!
سهشنبه 7 خردادماه سال 1387 12:28
خیلی مرتب...شلوارتو که تازه اتو کردی میپوشی ..پیرهنتو میذاری تو شلوار...مو هاتو واکس مو میزنی شونه میکنی ...از خونه میزنی بیرون... سینه رو میدی جلو دستاتو میذاری پشت کمرت با وقار خاصی قدم میزنی...حس می کنی خیلی خوش تیپی..حس میکنی مردم خیلی بهت نگاه میکنن ولی به روی خودت نمیاری..یه دختر از روبروت رد میشه یه نگاه به...
-
گربه نامه
شنبه 14 اردیبهشتماه سال 1387 10:46
سلام...من که خوبم ولی شما رو نمی دونم ... خوب هستین؟... واا چرا؟ ... امروز می خوام اتفاقایی که این چند روز افتاده رو بنویسم ... آقا ما این چند روزرو ول می گشتیم بیکار نباشیم کنار ول گشتن البته دانشگاه هم می رفتیم ولی خوب خیلی سخت بود ا خه ول گشتن خیلی وقت گیره آدم به کار دیگه ای نمی رسه ولی چون من درس خوندن! رو خیلی...
-
وبلاگ نامه
چهارشنبه 28 فروردینماه سال 1387 12:24
+— یکی از دلایلی که باعث شد بی خیال بلاگفا بشم و وبلاگمو اینجا بسازم اینکه ببینم آیا واقعا هر جا برم آسمون همون رنگه یا نه! +— حال آدم که بد باشه ولی بدونه که باید حالش خوب باشه! یه چیزی میشه تو مایه های من! من به تو که فکر می کنم میدونم باید حالم خوبِ خوبِ خوب بمونه +—آدرس این وبلاگ رو به همه نمیدم چون نمیخوام آدرس...
-
شروعیه
چهارشنبه 28 فروردینماه سال 1387 09:50
سلاااااااااااااااااااممممممممممممم اینم افتتاحیه وبلاگ چون فعلا هیچکی اینجا نیست از طرف همه به خودم خیر مقدم میگم دادم یه پارچه هم بنویسن بزنم سر کوچه پایینشم برای اینکه سه نشه بنویسن از طرف اهالی محل